۶ دی ۱۳۸۸

خامنه‌ای به زودی رفتنیست. به بعد از او فکر کرده ایم؟ برنامه چیست؟

چند سوال...

نقش دین در حاکمیت بعدی چه خواهد شد؟ آیا دین از سیاست و حوزه از دانشگاه جدا خواهند شد؟ نقش مراجع و روحانیون چه تغییری خواهد کرد؟

نقش و مشارک زنان چه خواهد بود؟ آیا حجاب کماکان اجباری خواهد ماند؟ یا زنان خود اختیار پوشش خود را به دست خواهند گرفت؟

مدارس در وضع کنونی خواهند ماند یا به صورت مختلط بر میگردند ؟

آیا دادگاه‌ها کماکان بر مبنای شریعت اسلام احکام صادر خواهند کرد؟ و کماکان شاهد احکامی همچون اعدام، سنگسار، قطع عضو و پرتاب از بلندی خواهیم بود؟

نیروهای مسلح چه تغییراتی‌ خواهند داشت؟ وضعیت بسیج و سپاه چه میشود؟ نگاه ما به آنها حذفی است یا اصلاحی؟

چه اصلاحاتی در روابط بین‌الملل صورت خواهد گرفت؟ اسرائیل را به رسمیت خواهیم شناخت؟ کماکان بودجهٔ حزب‌الله و حماس، شیعیان جنوب یمن، افراطیون مسلمان سودان... از طریق فروش نفت ایران تامین خواهد شد؟ چه تغییراتی‌ در روابط ما با آمریکا صورت خواهد پذیرفت؟ مناقشهٔ هسته‌ای چه سرانجامی خواهد داشت؟

ساختارهای نظام نیز دچار تغییر خواهند شد؟ شورای خبرگان رهبری به ریاست هاشمی‌ ادامهٔ حیات خواهد داد؟ وضعیت شورای نگهبان چه خواهد شد؟

نقش احزاب و گروههای مخالف و معارض نظام فعلی‌ در حاکمیت بعدی چه خواهد بود؟ آیا از امکان و حقوق دموکراتیک برای حضور در انتخابات برخوردار خواهند بود؟

چه تضمینی هست که پس از تغییر در ساختار حاکمیت، حاکمیت بعدی به قبضهٔ قدرت و ساخت حلقه خودی و غیر خودی روی نیاورند؟

آیا پاسخ به سوالات بالا از طریق رفراندوم خواهد بود یا تصمیم حاکمیت بعدی؟

و بسیاری سوالات دیگر...


۴ دی ۱۳۸۸

مسیحی‌، آشوری، کلیمی، بهائی، مسلمان، لائیک... این عاشورا به همه تعلق دارد... دریغ نکنید...

اگر برای خونهای ریخته شدهٔ ۱۴۰۰ سال قبل به عزا نمینشینی، برای خون ریخته شدهٔ جوانان وطنت به عزا بشین...

اگر غصه دار زینب نیستی‌، به غم مادر سهراب و ندا اشک بریز...

اگر به ظلم یزید اعتقادی نداری، در مقابل ظالم زمان به پا خیز...

عاشورا روز سرنگونی او و روز آزادی من و توست...

یزید و بسیج هر دو سرنگونند...

پس به خیابان بیا...

۲۸ شهریور ۱۳۸۸

قرار مون یادت نره: نماز عید فطر به اقامت حضرت آغا!!!

جنبش سبز، اینبار نوبت سبز کردن رهبر کودتا است...
او را بی‌ نصیب نگذاریم...
گویا مقام عظمای ولایت! هنوز به عظمت و جلال این جنبش و توان و ارادهٔ جوانان ایران زمین باور ندارند...
ولی‌ یه سوال:
بهتر نیست ایشون کلا آحاد ملت رو بی‌خیال شه و قید اینجور مراسمهارو بزنه؟

۲۰ شهریور ۱۳۸۸

آقای خامنه ای، چون پرده در افتد نه تو مانی و نه تو...

حرمتها شکست...
پرده‌ها دریده شد...
چه آسان همه را به باد دادی...
دین را به باد دادی...
اعتقادات مردم را به باد دادی...
حرمت مذهب را شکستی...
آبروی انقلاب و انقلابیون را به زمین ریختی...
بسیج و شهادت را بی‌ آبرو کردی...
جنگ و جبهه را به ابتذال کشیدی...
عالمیت و مرجیت را بی‌ اعتبار کردی...
امامت و ولایت را بی‌ مایه کردی...
احیا و عزا را از رونق انداختی...
تو چه اسان همه را به باد دادی....
تو خود را و خاندانت را نیز به باد فنا دادی...
و تو در ایران و جهان و در تاریخ ایران و در ذهن و دل‌ ما چه بی‌ حرمت شدی...
بی‌ آبرو شدی...
بی‌ اعتبار شدی...
مبتذل شد...
بی‌ مایه و بی‌ رونق شدی...
تو فنا شدی...

۱۸ شهریور ۱۳۸۸

آدمهای کوچک برای کارهای بزرگ!


از سلطان سنجر سوال کردند چی‌ شد که دولت تو سقوط کرد؟

جواب داد من دو اشتباه کردم: یکی‌ اینکه آدمهای بزرگ را برای کارهای کوچک گماشتم که انگیزه نداشتند. و دیگر اینکه به آدمهای کوچک مسولیتهایی بزرگ دادم که شایستگی نداشتند.

در دولتهای آقای احمدی نژاد غالبأ آدمهای کوچک به مسولیتهای بزرگ منصوب شده اند در حالی‌ که اغلب آدمهای شایسته یا برکنار هستند و یا در زندان!

۱۶ شهریور ۱۳۸۸

و شعری از حکیم سخن فردوسی


و شعری از حکیم سخن فردوسی‌ شاعر گرانمایه ایران, ۱۰۰۰ سال پیش در یکی‌ از اشعارش میفرمایند:

به یزدان که گر ما خرد داشتیم... کجا این سر انجام بد داشتیم

آیا فکر نمیکنید که پس از هزار سال این شعر وصف حال ایران و بسیاری از کشورهای دیگر است؟
در این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود
وز آن کشور آزاد و آباد بود
چو مهر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ناب یزدان پاک
همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نهاد
بزرگی به مردی و فرهنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما
که شد مهر میهن فراموش ما
که انداخت آتش در این بوستان
کز آن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
خرد را فکندیم این سان زکار
نبود این چنین کشور و دین ما
کجا رفت آیین دیرین ما؟
به یزدان که این کشور آباد بود
همه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت
کشاورز خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
گرامی بد آنکس که بودی دلیر
نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آنروز دشمن بما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سر انجام بد داشتیم
بسوزد در آتش گرت جان و تن
به از زندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگی است
دو صد بار مردن به از زندگی است
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
برون سر از این بار ننگ آوريم

گمشدن یک میلیارد دلار


در جریان تفریغ بودجه سال ۱۳۸۷، دیوان محاسبات صحبت از گم شدن یک میلیارد دلار کرده است. و رئیس جمهور کشور، در تلویزیون دولتی اظهار داشته است:
" اشتباه ناشی‌ از کارشناسان است که دلار را با ریال جمع کرده اند".

اگر واقعا کارشناسان دیوان محاسبات چنین اشتباه فاحشی را بکنند وای به حال سایر حسابهای کشور. مگر این که رئیس جمهور مردم را خیلی‌ ساده فرض کرده باشند.
شنونده باید عاقل باشد.

بهره واری فراموش شده!

۱- از ۱۵ اسفند ۸۷ تا ۲۰ فروردین ۸۸ تعطیلات رسمی‌ و نیمه تعطیل.
۲- از ۲۰ فروردین تا ۲۲ خرداد ۸۸ به دلیل موضوعات قبل از انتخابات کشور نیمه تعطیل.
۳- از ۲۳ خرداد تا اول شهریور به دلیل وقایع پس از انتخابات کشور نیمه تعطیل.
۴- از ابتدای ماه مبارک رمضان تا پایان آن‌ به دلیل کاهش ساعت کار توسط دولت دهم( روزی ۴ ساعت)، کشور نیمه تعطیل.
۵- و ....
اگر تعریف بهره وری را استفادهٔ بیشتر از نیروی انسانی‌، سرمایه و سایر منابع تعریف کنیم در آن صورت ملاحظه میشود که تا نیمه سال ۸۸ بهره وری تقریبا تعطیل بوده است!!!!

دروغ بزرگ


آقای ا.ن. در جریان مناظره‌های انتخاباتیش اظهار داشت که "در طول چهار سال دولت نهم ۳۲۰ هزار توطئه علیه من صورت گرفته است".
حال خود یک حساب سر انگشتی کنید.
این رقم را اگر به ۴ سال و هر سال ۳۶۵ روز تقسیم کنیم میشود روزی ۲۱۹ توطئه!
و اگر آنرا به ۲۴ ساعت تقسیم کنیم میشود ساعتی‌ ۹ توطئه...
واقعا چنین چیزی ممکن است؟!؟
حتما حساب کرده اند که مردم ایران اهل حساب و کتاب نیستند..

۱۳ شهریور ۱۳۸۸

آهای علما... آهای مراجع ...


جوونهای این آب و خاک را به خاک و خون کشیدند...
نهی از منکر نمیکنید؟
بچه‌های این مرز و بوم رادر دالانها و سیاهچالها به زیر شکنجه و شلاق گرفتند...
نهی از منکر نمیکنید؟
جوانان هم کیش و مذهب تان را تجاوز جنسی‌ کرده‌اند...
نهی از منکر نمیکنید...
رأی و نظر مردم را دزدیدند و به این عمل مباهات میکنند...
نهی از منکر نمیکنید؟
خفقان و ترس را در جامعه حاکم کرده‌اند...
نهی از منکر نمیکنید؟
آیا اسلام کماکان در خطر نیست؟
پس چه می‌کنید؟.... تا به حال چه می‌‌کردید؟

۹ شهریور ۱۳۸۸

دانایی تواناییست...


دانایی تواناییست... و مستبد از هر دو اینها میترسد...
بی‌ دلیل نیست برخی‌ مسوولین از تحصیل و دانش اندوزی جوانان بیمناکند...

۸ شهریور ۱۳۸۸

مرتضوی جان نگران نباش...


مرتضوی جان نگران نباش...
می‌دانیم که دلت برای حال و هوای دادگاه تنگ شده است....
خوب می‌دانیم که دلت چه بسیار هوای بازداشتگاه و سلول انفرادی کرده...
چقدر حال میکردی با میز شکنجه و آن‌ ابزار آلات وارداتی‌ که هر متهمی را مثل بلبل به صدا در میاوردند...
اتاق تجاوز... چقدر پر هیجان، سر مست و پر باد و غرور بودی ...
مرتضوی جان نگران نباش...
به زودی دوباره همهٔ آنها را خواهی‌ دید...
سلول انفرادی... اتاق بازجویی... دادگاه... و بازداشتگاه
اینها همه برایت باز خواهند گشت ...
اما این بار نه به عنوان قاضی... نه در مقام دادستان...نه به عنوان مدعی العموم...
این بار تو آن‌ روی میز و ما این طرف...
تو این بار متهمی...
متهم به دستگیری، شکنجه، اخاذی... تجاوز... قتل...
در یک کلمه...
جنایت علیه بشریت...
این بار باید تقاص جنایاتت را پس دهی‌...
آن‌ روز چه نزدیک است...

۱۸ مرداد ۱۳۸۸

یک سوال از حضرات عظام!

حکم تجاوزجنسی‌ به دختران و پسران در بند و زندانی چیست؟
آیا در اسلام اینگونه تجاوزات حکم زنا و لواط را دارد؟
آیا متجاوز مستوجب اشد مجازات( اعدام, سنگسار یا پرتاب از بلندی) است؟
اگر چنانچه این حکم شرعی از طرف حاکمان شرع اجرا نشود، عامه مردم خود میتوانند مستقیماً حکم را جاری نمایند؟
اگر چنانچه حاکمیت به اصطلاح اسلامی امریت و عاملیت این تجاوزات را داشته باشد حکم شرع چیست؟
آیا مردم میتوانند مستقیماً حاکمیت را مواخذه نمایند؟ نحوی اجرای حکم چیست؟

۱۴ مرداد ۱۳۸۸

سردار احمدی مقدم ...به اختصار میگم احمق...


سردار احمدی مقدم ، بهتره خودت یه سری بزنی‌ به زندان استانداردت، وگر نه پشیمون میشی‌!

سردار احمدی مقدم (به اختصار میگم احمق، البته ببخشید برای رعایت الگوی مصرف خلاصه کردم، قصد براندزی نرم نبود ها) خیلی‌ ممنون که داری برای رفاه حال ما جوونای این مملکت , زندان‌های استاندارد میسازی ...فقط بهتره مراقب باشی‌ که سنگ توالت هاش جرم نگیره... آخه به زودی خودت و بقیه دارو دستت مهمونی ابدی اونجا خواهید بود...

بعید میدونم کسی مجبورت کنه سنگ توالت‌ها رو لیس بزنی... اما از اونجایی که رابطهٔ خوبی‌ با آقای ا.ن داری، میگم شاید بدت نیاد خودت به یادش هر از گاهی‌ یه سری به گنگش بزنی‌ و یه لیسی بزنیش...


اقای ا.ن. دیدی که حتی در مراسم دروغین تحلیف هم دست از سرت بر نداشتیم...




اقای ا.ن. دیدی که حتی در مراسم دروغین تحلیف هم دست از سرت بر نداشتیم...


نور سبزمان کورت کرد...
هر چه تلاش کردی چشمهایت را ببند ی وسبزی بیرقمان را نبینی... باز هم نتونستی...
آقای ا.ن. یادت باشد از امروز سبزی نشاطمان همه جا چون بختک بر سرت خواهد بود...


خود ببین...


ببین که چطور رنگ سبزمان روسیاهت کرد...

۸ مرداد ۱۳۸۸

دیگه نه قرمزته، دیگه نه آبیته: ما همه سبز سبزیم

آغاز فصل جدید فوتبال در ایران همزمان شده با فصل جدیدی در زندگیمون... تا حالا ما همه به عشق فوتبال و این بازیکن و اون مربی... دور هم جمع میشدیم و هر چی‌ تشویق و شعار و یا ناسزا میدونستیم نثار شون میکردیم... دور هم جمع میشدیم با رنگ‌های قرمز یا آبی به عشق زمین و توپ... بازیکنها و مربیها

الان فصل جدیدی شروع شده... الان دیگه توپ تو زمین خودمونه.... ما دیگه تماشاچی نیستیم که اینو اون رو تشویق یا تقبیح کنیم... ما خودمون بازیکنیم... ما خودمون مربی ایم... خودمون ارنج می‌کنیم... به وقتش حمله می‌کنیم.... به وقتش دفاع... هم تاکتیک داریم هم تکنیک... روش بازی رقیب رو هم خوب بلدیم... فیلم بازیهاشون را هر روز دانلود و آپلود می‌کنیم... دست رقیب برامون کاملا رو شده... خوب میدونیم که رقیب خیلی‌ کثیف بازی میکنه... به بازیکنای ما اصلا رحم نیمکنن. تو حمله و دفاع فقط میزنن... تکلهای خطرناک می‌رن
ما بچه های تیم سبز با اتّحاد و همدلی نمیذاریم بازی‌ به وقت اضافه و پنالتی بکشه... پیروزی ازآن ماست
---- ما بچه های سبز پوش

۶ مرداد ۱۳۸۸

موسوی جان، چه نعمت بزرگی‌ بود این تقلب: هم برای تو هم برای ما.

تو اگر رئیس جمهور می‌شدی، همین آش بود و همین کاسه. باید به پیش رهبر و سپاهیان در مجلس فرمایشی میرفتی برای تنفیذ و اعتبار.... تا آقا!! اوکی نمیداد، نمیتونستی آب بخوری... وزیرات رو باید با نظر آقا!! انتخاب میکردی... با هزار بدبختی روزنامه باز میکردی و با یه اشارهٔ آقا تعطیلش میکردن برات... می‌شدی یکی‌ مثل خاتمی، البته اگه از اون بدتر نمیشدی... راه به راه هم سپاه برات خط و نشون می‌کشید.... فقط حسنش در این بود که پایه های نظام برای آقایون سست نمی‌شد... می‌شدی سوپاپ نظام ...ولی‌ حالا...خودت رهبر شدی... خودت حرف میزنی‌ خودت عمل میکنی‌....ما هم احساس وجود می‌کنیم... احساس غرور می‌کنیم... احساس می‌کنیم که هستیم... با هم هستیم... یک صدا هستیم

۳ مرداد ۱۳۸۸

سکوت مراجع از ترس است یا تقیه؟!؟!

چنانچه این سکوت و خفقان ناشی‌ از ترس از عاقبت است که وای بر شما که دین خود را به دنیایتان فروختید!
اگر تقیه است که وای بر آن‌ دینی که شما دارید. ما نیستیم.
امر به معروف و نهی از منکر هم بماند برای گشت ارشاد، گویا شما مال این حرفا نیستید.

۲ مرداد ۱۳۸۸

اینا چه جور دانشجوهایی‌ هستند: تجمع دانشجويان در اعتراض به انتصاب مشايي؟!؟!؟

ببینید که بازی چقدر مسخره شده که حتی شاگرد‌ها و همکلاسیهای کردان هم میگن دادا بی‌خیال استئفا بده








۳۰ تیر ۱۳۸۸

خامنه‌ای‌، شاه به مصر گریخت، تو به کجا خواهی‌ گریخت؟

نه ملتی‌ دوست توست، و نه دولتی پشتیبان تو. به سوریه ونزولا و حزب الله امیدی نبند که آنها فقط چشم به خوان گستردهٔ تو که از جیب این ملت گسترده شده است دارند . اگر آن نباشد چون کفتارهای گرسنه به تو خواهند تاخت.

رئیس جمهور موسوی عزیز لطفا جهت میثاق و بیعت مجدد تمام ایرانیها به مرکز استانها و شهرستانها بیا. ایران فقط تهران نیست.

در شرایط فعلی که بار اصلی این جنبش سبز بر روی دوش تهرانیها افتاده است، و شهرستانها به دلیل عدم دسترسی‌ به اطلاعات موثق در جریان و اخبار کامل قرار ندارند، حضور سبز تو در مراکز استانها و شهرستانهای ایران باعث دلگرمی‌، امید و حمایت است. جنبش سبز را از حضور سبز خود دریغ مدار،‌ای عزیز.